همدلی

همدلی

همدلی

همدلی

خنده

* محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم. دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟ محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام!

 

* حیف نون می خواسته زنشو طلاق بده میره دادگاه. قاضی: چرا بعداز ده سال ازدواج می خواهی زنتو طلاق بدی؟ حیف نون: آخه آقای قاضی از همان روز اول ازدواج همش چیزا رو پرت می کرد طرفم. قاضی: خوب چرا حالا بعداز ده سال آمدی برای طلاق؟ حیف نون: آخه آقای قاضی تازگی ها نشانه گیریش خوب شده

 

* حیف نون ریش پروفسوری داشته، میره پیش رفیقاش و میگه: هر سوالی دارین امروز بپرسین، فردا میخوام ریش هامو بزنم

 

* یه روز یه خره داشته به اسبه با حسرت نگاه می کرده میگن چرا با حسرت نگاه میکنی میگه کاش تحصیلاتمو ادامه داده بودم

 

* به غضنفر میگن سخترین کاره دنیا چیه میگه نمک تو نمکدان ریختن میگن چرا میگه چون سوراخش خیلی ریزه

 

* چند دقیقه بعد از مراسم خواستگاری .مادر داماد ببخشید میشه واسه پسرم زیرسیگا ری بیارین؟خوانواده ی عروس:مگه سیگار هم میکشه .نه آخه میدونید بعد از مشروب میچسبه . چی مشروب؟آره آخه پسرم توی قمار باخته ناراحته .چی قمار ؟آره بلد نبود توی زندان یاد گرفت . چی مگی زندان هم رفته؟ آره آخه معتاد بود… چی معتاد؟ آره زن قبلیش لوش داد

 

* یارو میره جبهه فرداش بر میگرده میگن چرا برگشتی؟ میگه پدر سوخته ها به قصد کشت تفنگ بازی میکردن

 

* به یارو می گن بیا اینجا به انگلیسی چی می شه ؟ میگه : کام هیر. میگن حالا برو اونجا به انگلیسی چی میشه ؟ میگه: میرم اونجا میگم کام هیر. . . !!!!

 

* یاروبه رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ یارو می گه : آره . تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد